عاشقانه های پسر نوح   

(شعرها و نوشته هایی از علی محمد مودب)

 

آدم دوست دارد که با آدم دوست شود

برای همین همین طوری هی دوست می شود. یعنی دوستی هم  پیش می آید مثل همه چیز، برای آدمی که با درخت و پنجره و آفتاب و نهر و بوته و آینه و دیوار و پشت بام و گربه و ماه و سایه خودش دوست می شود، طبیعی است که با آدم ها هم دوست شود.

غافل از اینکه بعضی ها دو نفرند و بعضی ها چند نفر!

راستش وقتی با یکی دوست می شوی که دو نفر است حیرانی!

وقتی تو می خندی، یکی شان می خندد، یکی شان اخم می کند

وقتی گریه می کنی،یکی شان سکوت می کند، یکی شان می خندد!

بعضی ها که چند نفرند و دردسر دوستی با آنها هم چند برابر است، نمی شود که آدم با یکی دوست بشود که همزمان می خندد و سکوت می کند و اخم می کند و نقشه می کشد و حرف می زند و راه می رود و جفتک می اندازد و ...

برای همین از دوستی با بعضی ها که یکی دو نفرند یا چند نفرند، خسته شده ام، تصمیم گرفته ام از این به بعد فقط با کسی دوست شوم که یک نفر باشد یا دست کم در هر ساعت یک نفر باشد، نه این که همزمان چندین نفر باشد.

 

 یکی دو سوال

 سوال از شهرداری بومهن و ورامین: چطور می شود که آسفالت خیابان های ورامین و بومهن هم بشود مثل آسفالت خیابان های تهران؟

ضمنا با چه روشی بزرگراه پردیس و بزرگراه جدید بومهن دارد آن طرف ها را آباد می کند؟ خیلی جالب است بزرگراه جدید بومهن هنوز هشتاد درصدش تمام نشده در اطرافش کلی ساخت و ساز شکل گرفته و ...

چرا با عدم تخصیص مناسب بودجه ها سالها اینهمه به شهرستانی ها و روستایی ها ظلم شد؟

سوال از مسئولان قدیم و جدید!: چطور شد که بیست و چند سال بعد از انقلاب، جاده روستای ما(تقی آباد از توابع بخش بالا جام شهرستان تربت جام ) آسفالت شد و این روستا صاحب گاز لوله کشی و تلفن شد و وام مسکن روستایی هم به اهالی دادند. ایضا در مورد سایر روستاهای منطقه مثل سماقچه و سمسرای بالا که مدفن دو پسرعموی شهید من است و نیز روستاهای منطقه کبودرآهنگ همدان مثل روستای کوهین (زادگاه علی اصغر عزتی پاک)  و سایر روستاهای کشور هم همین سوال مطرح است! 

راستی چطور این چند ساله جاده مشهد-تربت جام دو بانده شد؟جاده ای که سالها کشته می گرفت!

 

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 17:13   علی محمد مودب  |