غزل ببخش نگفتم تو را و رد کردم
به عذر پیش تو باز آمدم که بد کردم
سپید گفتم اما نه این که فکر کنی
خدا نکرده گل سرخ را لگد کردم
سپید گفتم اما نه روسیاه نیم!
در آن سیاق سخن هرچه می شود کردم
سپید گفتن من هم همه تغزل بود
به قصد صید غزال آن کران رصد کردم
اگر چه با تو نبودم، هر آنچه بی تو گذشت
همه به حکم دل خویش مستند کردم
صنم پرست مخوانم! که در کنشت سپید
هر آنچه کردم با نیت صمد کردم
هنوز قافیه جز درس کودکیها نیست
که زیر سنگ زمانه "احد احد" کردم
بزرگترین شاعران ضدجنگ خود رزمندگان بودند
+ نوشته شده در پنجشنبه هشتم مهر ۱۳۸۹ساعت 16:49  علی محمد مودب
|